معنی بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای, معنی بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای, معنی fumq، [ا bاbj، ;vاaتj، pkاdت lcbj، ktdb fmbj klاj، [ا، kpg، bilbi، krc، kslj، kxcui، umq، f[اd, معنی اصطلاح بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای, معادل بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای, بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای چی میشه؟, بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای یعنی چی؟, بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای synonym, بعوض، جا دادن، گذاشتن، حمایت کردن، مفید بودن مکان، جا، محل، دهکده، مقر، مسکن، مزرعه، عوض، بجای definition,